اوضاع اخیر از اون چیزی که فکر می‌کردم خیلی بهتر پیش رفت. به صورت عجیبی کارها درست شد و اصلا توقع چنین چیزی رو نداشتم. همه چی اونقدر خوب پیش رفته که میترسم. 

بهتره بگم به خاطر اینکه یه موقعی اتفاقات بد و اذیت کننده‌یی رو پشت سر هم تجربه کردم، تقریبا دچار ترس از تجربه خوشبختی هستم. البته که الان خیلی بهتر هستم و به صورت آگاه روی این افکارم تا حد قابل توجهی کنترل دارم. اما همچنان وقتی اتفاق خوبی میافته، یا در حال گذروندن لحظات خوب هستم، ته مغزم میگم نکنه این خوشحالی گذرا باشه؟ بعدش ممکن چی بشه؟ و خب این باعث میشه از لحظه کمتر لذت ببرم.

اما حالا خودم رو با ترفند "تو لایقش هستی" به اندازه‌یی (نه به طور کامل) درمان کردم. یعنی حداقل میگم تو اونقدر سختی کشیدی، که الان باید خودت رو لایق این‌ها و حتی بیشتر از این بدونی. و به عدم باور "چشم بد" و "جشم زدن" و غیره رسیدم. که خب دلم میخواد براش بیشتر و مفصل بنویسم. اما به همین میزان تو این متن کفایت میکنم.
خلاصه که ما همه‌مون لایق خوشبختی و خوشحالی هستیم و بخوایم که داشته باشیمش.


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

وبلاگ بانه کالا مینو پلاس فروش فلزیاب طلا یاب قوی المنتال مولتی مـیــثــم جــعـــفری مشاوره تلفنی آویژه راوي حکايت هاي باقي آنتیک چت,انتیک چت,چت روم انتیک,انتیک گپ,گپ انتیک Departed قطعات ليفتراک